اگرچه جریان اصلاحات زایده تفکر «نه به هاشمی» در دهه هفتاد بود، ولی در سالهای اخیر به خصوص بعد از سال 84 اقبال بیشتری به هاشمی رفسنجانی آورد و دبیر مجمع تشخیص را به عنوان حلقه وصل و تکیه گاه خود برای فعالیت سیاسی در درون نظام انتخاب کرد. اما به نظر می رسد این روزها و با فوت مرحوم هاشمی رفسنجانی، احساس می کنند که بخشی از هویت و پشتوانه خود را از دست داده اند. همین هم به عاملی بدل شده است که به دنبال جایگزینی برای هاشمی رفسنجانی باشند. یک روز ناطق نوری و روز دیگر حسن روحانی به عنوان نامزد برای تصدی این کار معرفی می شوند. با این وجود چیزی که روشن است، هیچ کدام از این چهره ها توانایی جایگزینی و تبدیل شدن به جانشین مرحوم هاشمی را ندارند. به همین دلیل این روزها شیوه ای جدید در دستور کار قرار گرفته است: «ارتباط مستقیم با رهبری».
در همین راستا محمد رضا تابش نایبرئيس فراکسیون امید در مجلس شورای اسلامی میگوید: «باید تلاش کنیم ارتباط نزدیک با رهبری اتفاق بیفتد؛ چراکه این عدم ارتباط برای ما ضعف و خلأ است و از آن طرف باعث سوءاستفاده جریان رقیب میشود».
«حسین مرعشی»، سخنگوي حزب کارگزاران نیز پس از فوت هاشمی به روزنامه آرمان گفته بود: «در شرایط کنونی بخشی از گروههای سیاسی تقاضا دارند که پس از رحلت آیتالله هاشمی ارتباط این گروهها به صورت مستقیم با مقام معظم رهبری برقرار شود... در مرحله اول ما منتظر خواهیم ماند تا نظر مقام معظم رهبری را در این زمینه مشاهده کنیم. با وجود این، این مطالبه به صورت جدی در جریان اصلاحات وجود دارد».
محمد هاشمی نیز درباره مباحث مطرح شده طی روزهای اخیر از سوی برخی اصلاحطلبان مبنی بر تقویت ارتباط این جناح با رهبری بعد از آیتالله هاشمی، اظهار کرد: « در زمان حیات آیتالله هاشمی، ایشان واسطهای بین جناحها، گروهها و افراد با مقام معظم رهبری بودند. آنها مطالب خود را به آیتالله هاشمی میگفتند و ایشان یا خودشان به صورت مستقیم یا غیرمستقیم موضوعات را با رهبری مطرح میکردند و از آن طرف مطالبات رهبری را به آنها منتقل میکردند یعنی به عنوان یک واسطه یا کاتالیزور عمل میکردند».
برادر مرحوم هاشمی در ادامه تصریح کرد: «ظاهرا الان در نبود ایشان شخصیت دیگری نیست که آن نوع رابطهای را رهبری داشته باشد که آقای هاشمی داشتند. کسی که بتواند مطالب را در فضای مناسبی مطرح کند. در این شرایط اصلاحطلبان به این فکر افتادند که با خلاء وجود آقای هاشمی، خودشان مستقیم و مستقل با آقا ارتباط بگیرند. تا هم مطالبشان را به ایشان بگویند و هم مستقیما مطالبات آقا را بشنوند».
هرچند اصلاح طلبان در سالهای اخیر تلاش می کردند تا با مرز بندی با حاکمیت، خود را به عنوان منتقد به جامعه معرفی کنند و با قرار گیری در جایگاه اپوزیسیون بتوانند از جذابیت های این موقعیت هم استفاده کنند، اما این روزها برای ادامه فعالیت خود نیاز به بازگشت به درون نظام و حاکمیت دارند. حالا دیگر حلقه وصلی میان اصلاحات و حاکمیت باقی نمانده است، همین مساله نیز موجب شده است تا این روزها بحث آشتی و وفاق ملی را به میان آورند.
*از درخواست دیدار مستقیم منافقین با امام، تا درخواست ارتباط مستقیم اصلاحات با رهبر
اما این اولین باری نیست که یک گروه سیاسی تلاش می کند تا خود را در درون نظام تعریف کنند و با رهبر انقلاب ارتباط مستقیم برقرار کنند. سالها قبل و در اوایل انقلاب گروهک منافقین نیز این فکر را در سر داشتند. این گروه در روزهای اولیه پیروزی انقلاب، در نامه ای به حضرت امام اعلام کرده بودند که تقاضای دیدار مستقیم با حضرت امام (ره) را دارند. با این وجود واکنش امام به این درخواست جالب توجه است. امام خمینی (ره) می دانست که تقاضای ارتباط و دیدار و اعلام وفاداری به نظام، فاصله زیادی با واقعیت دارد. امام به درستی متوجه بود که سخنان به ظاهر دلسوزانه منافقین، وسیله ای است تا برای اجرای اهداف تروریستی آنها بستری فراهم کند. آن روزها در شرایطی که منافقین همچنان مسلح بودند و همچنان در مسیری که در پیش گرفته بودند گام برمیداشتند، از فعالیت در درون نظام هم سخن می گفتند و تقاضای ارتباط مستقیم با رهبر کبیر انقلاب داشتند. همین مسائل بود که حضرت امام خمینی در پاسخ به این درخواست فرموده بودند که: شما دارید تهدید به قیام مسلحانه میکنید و بایستی سلاحهایتان را تحویل بدهید. یک در هزار هم در اینها صداقتی باشد خود نزد آنها می روم.
حالا به نظر می رسد تاریخ در حال تکرار است. اصلاح طلبان در سالهای اخیر کارنامه خوبی از خود برجای نگذاشته اند. کارنامه ای که به خصوص بعد ازسال 88 سیاه تر شد. حالا همان جریان که در فتنه بعد از انتخابات ریاست جمهوری دهم کشور را به آشوب کشیده و خسارت های سنگینی را برای نظام و انقلاب به دنبال داشت، برای فعالیت سیاسی خود نیازمند ارتباط مستقیم با رهبر انقلاب شده اند. همانهایی که با تشکیک در رای و خواسته مردم، ضربه بزرگی به وحدت ملی وارد کرده بودند، از آشتی ملی سخن می گویند! سخنی که اگرچه در ظاهر جذاب است، اما نکته اینجاست که هیچ نشانه ای از اصلاح رویکرد این جریان به چشم نمی آید.
اصلاح طلبان فراموش کرده اند که نظام هیچ گاه با آنها قطع رابطه نکرده بود، بلکه خود این جریان بود که تصمیم گرفت در سالهای اخیر مسیر خود را از نظام و انقلاب اسلامی جدا کند. اصلاح طلبان فراموش کرده اند که آغوش انقلاب اسلامی همواره به روی تمامی گروه های سیاسی داخل نظام باز بوده است. سخنی که از همان روزهای اولیه انقلاب در سخنان و عملکرد حضرت امام خود را نمایان کرده بود و در سالهای بعد هم در عملکرد مقام معظم رهبری به وضوح مشاهده شده است. رویه رهبر انقلاب این بوده است که همواره تمامی گروه های سیاسی و فکری در داخل نظام را نگاه دارند. رویکرد مقام معظم رهبری در این مساله نیز تفاوتی با عملکرد رهبر کبیر انقلاب ندارد. مقام معظم رهبری پیش از این راه بازگشت به آغوش انقلاب را بیان کرده بودند:
«در انتخابات سال ۸۸، آن کسانی که فکر میکردند در انتخابات تقلب شده، چرا برای مواجههی با تقلب، اردوکشی خیابانی کردند؟ چرا این را جواب نمیدهند؟ صد بار ما سؤال کردیم؛ نه در مجامع عمومی، نخیر، به شکلی که قابل جواب دادن بوده؛ اما جواب ندارند. خب، چرا عذرخواهی نمیکنند؟ در جلسات خصوصی میگویند ما اعتراف میکنیم که تقلب اتفاق نیفتاده بود. خب، اگر تقلب اتفاق نیفتاده بود، چرا کشور را دچار این ضایعات کردید؟ چرا برای کشور هزینه درست کردید؟ اگر خدای متعال به این ملت کمک نمیکرد، گروههای مردم به جان هم میافتادند، میدانید چه اتفاقی میافتاد؟ میبینید امروز در کشورهای منطقه، آنجاهائی که گروههای مردم مقابل هم قرار میگیرند، چه اتفاقی دارد میافتد؟ کشور را لب یک چنین پرتگاهی بردند؛ خداوند نگذاشت، ملت هم بصیرت بهخرج دادند. در قضایای سال ۸۸، این مسئلهی اصلی است؛ این را چرا فراموش میکنید؟»
حالِ این روزهای جریان اصلاحات شباهت زیادی با احوالات منافقین بعد از پیروزی انقلاب دارد. آن روزها منافقین تلاش می کردند تا خود را در درون حکومت تعریف کنند، اما هرگز حاضر نبودند از اقدامات خود بر ضد مردم و انقلاب دست بردارند. جریان اصلاحات نیز بی شباهت به منافقین نیست. هرچند تا کنون نشانه ای مبنی بر پشیمانی و تغییر نگاه در جریان اصلاحات نسبت به اقدامات ضد امنیتی خود به چشم نمی خورد، اما سخن از بازگشت به درون نظام می زنند. به هر حال به نظر می رسد تنها عاملی که میتواند این جریان را در درون نظام نگاه دارد و سرنوشت منافقین را برای آنها رقم نزند این خواهد بود که نسبت به اقدامات گذشته خود توبه کرده و عزم جدی خود برای جبران آنچه که پیش از این گذشته است را نشان دهند. شیوه ای که میتواند آشتی ملی واقعی را محقق سازد.